زندگی

مطلب هاى خواندنى

زندگی

مطلب هاى خواندنى

یک اگهی عجیب




یک روز وقتى کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود: "دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار مى‌شود دعوت مى‌کنیم".
در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکاران‌شان ناراحت مى‌شدند امّا پس از مدتى، کنجکاو مى‌شدند که بدانند کسى که مانع پیشرفت آنها در اداره مى‌شده که بوده است. این کنجکاوى، تقریباً تمام کارمندان را ساعت ١٠ به سالن اجتماعات کشاند.
رفته رفته که جمعیت زیاد میشد هیجان هم بالا مى‌رفت. همه پیش خود فکر مى‌کردند: این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد!
کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مى‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى‌کردند ناگهان خشک‌شان میزد و زبان‌شان بند مى‌آمد.
آینه‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى‌کرد، تصویر خود را مى‌دید. نوشته‌اى نیز بدین مضمون در کنار آینه بود: تنها یک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جز خود شما. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید زندگى‌تان را متحوّل کنید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید بر روى شادى‌ها، تصورات و موفقیت‌های‌تان اثرگذار باشید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید به خودتان کمک کنید.
زندگى شما وقتى که رئیس‌تان، دوستان‌تان، والدین‌تان، شریک زندگى‌تان یا محل کارتان تغییر مى‌کند، دستخوش تغییر نمی‌شود. زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مى‌کند که شما تغییر کنید، باورهاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسى هستید که مسئول زندگى خودتان هستید.

قابلیـت های عجیـب مغـز را بیـشتر بشناسیـم !


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

شما، مغزی حدودا ۱۳۰۰ گرمی در سرتان دارید که البته بیشتر آن تنها آب است. مغز یکی از حسّاس‌ترین و پیچیده ترین اعضای بدن انسان است که تنها ۲ درصد از وزن بدن را تشکیل می‌دهد اما تا بیش از ۳۰ درصد کالری (انرژی) روزانه را مصرف می‌کند و بیشتر انرژی خود را از کربوهیدراتها (گلوکز خون) جذب می‌کند و این سوخت را سریع می‌سوزاند حتّی زمانیکه در خواب هستیم، مغز بیشتر از هر عضوی از بدن اکسیژن مصرف می‌کند. مغز حاوی ۱۰۰ میلیارد نورون است. اما کاری که با آن می توانید انجام دهید، شگفت انگیز است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

این مغز، همچنین ۱ کوادریلیون سیناپس دارد که می تواند ۱۰ محرک غریزی را در هر ثانیه پردازش کند. سریعترین کامپیوتر بر روی زمین توانایی پردازش ۱٫۷۵ پتافلاپ را با کمک ۷ میلیون وات انرژی دارد (ابر کامیپوتر جگوار ۲۲۴ هزار هسته ی پردازشگر دارد). تخمین زده می شود که توانایی پردازش مغز ۱۰۰ پتافلاپ با استفاده از انرژی معادل ۲۰ وات باشد. خب! حالا با این مغز چه کارهایی می توان انجام داد؟!

Caho Lu؛ ذهن تمرکز یافته

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
در سال ۲۰۰۵، آقای Chao Lu توانست ۶۷۸۹۰ رقم از عدد پی را بدون هیچ گونه اشتباهی به خاطر سپرده و از بر بخواند. Chao Lu گفته است که به خاطر سپردن این تعداد رقم یک سال و برای بازگو کردنش هم ۲۴ ساعت و چهار دقیقه زمان صرف کرده است. به عبارت دیگر، بازگو کردن مداوم هر رقم برای ایشان ۱٫۲ ثانیه زمان برده است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
Roman Campayo؛ ذهن سریع
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net
این آقا می تواند ۱۷ عدد را در نصف ثانیه به خاطر بسپارد. همچنین او توانایی به خاطر سپردن ۴۶ عدد باینری در یک ثانیه را دارد. ۴۶ عدد باینری یک چیزی مثل ارقام زیر هستند: ۱۰۱۰۱۰۰۰۱۰۱۱۰۱۱۱۱۱۰۰۱۱۰۱۰ ۱۰۱۱۰۱۰۱۱۱۱۱۰۱۰۱۰۱۰۱۱

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
Daniel Tammet؛ احساس متقارن
گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org
در سن ۴ سالگی با چندین حمله صرع مواجه می شود که گمان می رود همان حملات باعث ایجاد شرایط جدید برای او باشند. او اعداد را به شکل اشکال و رنگ ها می بیند و می تواند محاسبات را بدون تلاشی به سرانجام برساند. محاسباتی مانند، ریشه ی سوم صدها مرتبه ی اعشاری و بازگو کردن ۲۲۵۱۴ رقم از عدد پی در ۵ ساعت نمونه هایی از قابلیت های او هستند. Daniel به ۱۰ زبان صحبت می کند. او توانست در زبان ایسلندی در تنها یک هفته بیانی سلیس داشته باشد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
Orlando Serrell؛ قابلیت کسب شده
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
زمانی که او ۱۰ ساله بود، سمت چپ سرش مورد اصابت ضربه ی چوب بیسبال قرار می گیرد. او بر روی زمین می افتد اما ناگهان بلند شده و دوباره به بازی اش ادامه می دهد. بر روی او هیچ درمان پزشکی صورت نمی گیرد چرا که او به والدینش در این باره چیزی نمی گوید. برای مدتی او سردرد را تحمل می کند. نهایتا این سر درد به انتها می رسد اما او متوجه می شود که دارای قابلیت هایی در زمینه ی محاسبات تقویمی با پیچیدگی حیرت انگیز است. او قابلیت خارق العاده ی دیگری ندارد. Orlando هم اکنون در شعبه شرکت زنجیره ایی وال - مارت سرایدار است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
Derek Paravicini؛ نابغه ی موسیقی
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
او با وزن ۶۸۰ گرم، به شکل نابینا و مبتلا به اوتیسم به دنیا آمد. Derek نمی تواند چپ را از راست تشخیص دهد یا حتی تا ۱۰ بشمارد. اما او نابغه ی موسیقی است و می تواند هر آهنگی را به بهترین شکل ممکنش با پیانو اجرا کند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
Kim Peek؛ حافظه تصویری
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
کیم پیک دارای حافظه ی تصویری یا فوتوگرافیک است. او را به عنوان "مگا نابغه" نیز می شناسند. او هر ناحیه و کد پستی در ایالات متحده شامل شهرهای بزرگ یا شهرهای بین آنها را می شناسد. می تواند دو صفحه را همزمان در ۸ ثانیه و با دقت ۹۸ درصد بخواند. در همین راستا او توانسته بیش از ۱۲ هزار کتاب را مطالعه کند. او از نظر روانی مبتلا به کند ذهنی یا اوتیسم نبود، اما قسمت هایی از مغز او دچار نارسایی بودند در ۱۹۸۴، نویسنده ایی او را ملاقات می کند که نتیجه ی آن ساخت فیلم "مرد بارانی" توسط بری لوینسن می شود. کاراکتر Raymond Babbitt از کیم پیک الهام گرفته شد. داستین هافمن که بازی در این نقش را بر عهده داشت با پیک ملاقات می کند تا بتواند این نقش را با قاعده و به درستی انجام دهد. فیلم هم توانست، اسکار بهترین فیلم، اسکار بهترین کارگردانی، اسکار بهترین بازیگر مرد و اسکار بهترین فیلمنامه را در آن سال از آن خود کند.


یک داستان مهیج



 
سم، کارمند عادی یک شرکت کوچک است. 
روزی او به خاطر کارهای اضافه بسیار دیر به ایستگاه اتوبوس رسید.
او که بسیار خسته بود به خودش گفت: تا اتوبوس بیاید، کمی بخوابم. 
بیست دقیقه بعد، اتوبوس آمد. این اتوبوس دو طبقه بود. 
سم وقتی دید در طبقه دوم کسی نیست بسیار خوشحال شد و گفت: آه می توانم دراز بکشم و کمی بخوابم.
او سوار اتوبوس شد و در حالی است که داشت به طبقه دوم می رفت، 
پیرمردی که کنار در اتوبوس نشسته بود به او گفت: بالا نرو، بسیار خطرناک است.
سم ایستاد. از قیاقه جدی پیرمرد دریافت که او دروغ نمی گوید. 
نیمه شب بود و حتما پیرمرد چیز خطرناکی دیده بود. 
سم قبول کرد و در انتهای اتوبوس جایی پیدا کرد. 
با این که جایش کمی ناراحت بود اما به نظرش امنیت از هر چیزی مهم تر بود.
او روز بعد هم دیر به خانه برمی گشت و سوار همان اتوبوس شد 
و از این جالب تر این که پیرمرد دیشبی همان جا نشسته بود متعجب شد. 
پیرمرد با دیدن او گفت: پسرم بالا نرو، بسیار خطرناک است. 
سم در پایین پله ها به بالا نگاه کرد، بسیار مخوف به نظر می رسید. 
دوباره در انتهای اتوبوس جای پیدا کرد و نشست.
شب سوم هم سوار همان اتوبوس شد، پیرمرد باز هم در همان جای اتوبوس بود. 
این بار سم چیزی نگفت و در انتهای اتوبوس نشست. 
در همان موقع پسر دیگری سوار اتوبوس شد و داشت به طبقه دوم می رفت 
که پیرمرد به او گفت: پسرم بالا نرو، خطرناک است. 
پسر پرسید: چرا؟ 
پیرمرد گفت: مگر نمی بینی؟ 
طبقه دوم راننده ندارد! 
پسر در حالی که بلند می خندید به طبقه بالا رفت 
و به راحتی دراز کشید و خوابید.
**************************



سیب



افرادی که به طور منظم سیب می‌خورند، میزان تندرستی خود را افزایش می‌دهند و علاوه بر آن از بروز بیماری‌های متعددی که به‌دلیل کمبود عناصر حیاتی پیش می‌آید، جلوگیری می‌کنند.

در کنار تمام ویژگی‌ها و خواصی که این میوه آسمانی دارد جای تعجب اینجا است که در اکثر میهمانی‌ها وقتی چند نوع میوه در کنار هم قرار داده می‌شود استقبال از این میوه حیاتی بسیار کم است و وقتی برای میل کردن آن تعارف زده می‌شود اکثرا بدون توج به تمام خواص آن و برای راحتی خود به گفتن "مِرسی" کفایت می‌کنند، در حالی که ما روایات و احادیث بسیار زیاد و گویایی از معصومین(ع) در ارتباط با این میوه داریم که نشان از توجه آن بزرگواران به سلامتی انسان‌ها و همچنین ارزش غذایی میوه‌جات به ویژه "سیب" دارد.

اما امام صادق(ع) در باره خواص سیب چنین می‌فرمایند: "اگر مردم می‌‏دانستند در سیب چیست، بیمارانشان را جز به آن درمان نمی‏‌کردند. بدانید که سیب، بویژه، سودمندترین چیز برای قلب و مایه شست‏‌وشوی آن است1".

امام علی(ع) فرمودند: "سیب بخورید، که معده را می‏‌پالاید 2".

امام صادق(ع) همچنین می‌فرمایند: "سیب، پالاینده و خوش‏بو کننده معده است 3".

حضرت امام کاظم(ع) درباره فواید این میوه بسیار ارزشمند فرمودند: "سیب، برای درمان چند چیز سودمند است: مسمومیت، سِحر، جنونی که از زمینیان پیش می‏‌آید، و بلغمی که چیره شده باشد. هیچ چیز منفعتش سریع‏‌تر از این نیست 4".

همچنین به نقل از اسحاق بن مطهّر، از امام صادق(ع) روایت شده است: "سیب، معده را گشایش می‏‌دهد5".

ایشان در حدیث دیگری فرمود: "سیب بخور؛ چرا که حرارت را فرو می‏‌نشاند، درون را سرد می‏‌کند و تب را می‏‌بَرد".

پیشوای پنجم شیعیان همچنین می‌فرمایند: "به تب‌داران خود، سیب بدهید؛ چراکه هیچ چیز، سودمندتر از سیب نیست 6 ".


-
   یک داستان کاملا واقعی که در چین اتفاق افتاد!!!


























なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に
魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな
たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する
なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは
やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた
名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や
なたまやかあさらやわはさたなは やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ
なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ
なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ
鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する
なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは
やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた
名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や
なたまやかあさらやわはさたなは やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ
なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ
なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ
鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する
なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは
やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶

واقعا ناراحت کننده بود!!!


من که اعصابم به هم ریخت !!!!!

به خصوص اونجاش که میگه


まなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ
なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉


  مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر.

اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع

 کن.
هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون

 در واقع نمی دانی.

یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال

 است.

هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می

 داند.

از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده

 بهینه از حیات همین است.

در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای قضاوت نکن.

وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و

 بگو:  "برای چه می خواهید بدانید؟"

هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.

هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن.

 وقتی احساس خستگی می کنی اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و

 صورتت را بشوی و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش. آن وقت

 خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای.

 هرگز پیش از سخنرانی غذای سنگین نخور.

 راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن.

 هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر.

 شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.

 سعی کن از آن افرادی نباشی که می گویند : " آماده، هدف، آتش "    

 هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر. به زودی زمانی

 خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد.

 چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است

 و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد.

 وقتی کت و شلوار تیره به تن داری شیرینی شکری نخور.

 هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.

 وقتی در راه مسافرت، هنگام ناهار به شهری می رسی رستورانی را که در

 میدان شهر است انتخاب کن.

در حمام آواز بخوان.

در روز تولدت درختی بکار.

طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند،

 به یاد تو بیفتند.

بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر.

فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن

 تلاش می کنند

ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن.

هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند.

شیر کم چرب بنوش.

هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو. اضافه بر احتیاج خرید

 خواهی کرد.

فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود.

از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس.

 


دریاچه میانشه که دریاچه چورت هم نامیده می‌شود در فاصله ۱۰

 کیلومتری روستای چورت حد فاصل ساری تا کیاسر در استان

 مازندران ایران قرار دارد.

دریاچه میانشه در ۳۵۰ کیلومتری تهران و در جنگل‌های بکر

 چورت در بخش چهاردانگه شهرستان ساری واقع در ۸۰

 کیلومتری جنوب ساری واقع است. وسعت این دریاچه حدود ۲٫۵

 هکتار است. این دریاچه به دلیل نزدیکی به روستای چورت،

 دریاچه چورت هم نامیده می‌شود.

این دریاچه حدود دهه ۱۳۰۰ خورشیدی بر اثر زمین‌لرزه و رانش

 زمین و در پی آن بسته شدن مسیر آب چشمه‌ای که در کنار

 دریاچه قرار دارد، بوجود آمده‌است. هنگام کاهش آب، پدیدار شدن

 باقیمانده درخت‌هایی که در محل پیدایش دریاچه بوده‌اند منظره

 ویژه‌ای را ایجاد می‌کند. این دریاچه در شکاف دره‌ای با شیب

 زیاد قرار گرفته و دور تا دور دریاچه را پوشش‌های جنگلی بکر

 و درختان قدیمی در بر گرفته‌است. شکل هندسی دریاچه به شکل

 بیضی کشیده بوده و ژرفای آن با توجه به میزان بارش‌های فصلی

 متغیر است. ماهی‌های موجود در دریاچه توسط افراد محلی به

 دریاچه انداخته شده‌است.

این دریاچه در نزدیکی منطقه طبیعی حوضچه‌سار پله‌ای باداب

 سورت قرار دارد. عکسهای فارس از این دریاچه زیبا در پائیز را

 مشاهده می کنید.
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com
Hamtaraneh.com

وفا داری زنانه و حماقت مردانه


  • روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مال اندوزی کرده بود و پول و داریی زیادی
  • جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: من می خواهم تمامی اموالم رابه آن دنیا
  • ببرم. او از زنش قول گرفت که تمامی پول هایش را به همراهش در تابوت دفن کند.
  • زن نیز قول داد که چنین کند.چند روز بعد مرد خسیس دار فانی را واداع کرد. وقتی
  • ماموران کفن و دفن مراسم مخصوص را بجا آوردند و می خواستند تابوت مرد را
  • ببندند و ان را در قبر بگذارند، ناگهان همسرش گفت: صبر کنید. من باید به وصیت
  • >شوهر مرحومم عمل کنم. بگذارید من این صندوق را هم در تابوتش بگذارم.دوستان آن
  • مرحوم که از کار همسرش متعجب شده بودند به او گفتند آیا واقعاحماقت کردی و به
  • وصیت آن مرحوم عمل کردی؟زن گفت: من نمی توانستم بر خلاف قولم عمل کنم. همسرم
  • از من خواسته بود که تمامی دارایی اش را در تابوتش بگذارم و من نیز چنین کردم.
  • البته من تمامی دارایی هایش را فروختم و وجه آن را در حساب بانکی خودم ذخیره
  • کردم. درمقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را در تابوتش گذاشتم،
  • تااگر توانست آن را وصول کرده و تمامی مبلغ آن را خرج کند



مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.

وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می کنی ؟

دختر گفت: می خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است. مرد لبخندی زد و گفت :با من بیا٬ من برای تو یک دسته گل خیلی قشنگ می خرم تا آن را به مادرت بدهی.

وقتی از گل فروشی خارج می شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر گفت : می خواهی تو را برسانم؟ دختر گفت نه ، تا قبر مادرم راهی نیست!

مرد دیگرنمی توانست چیزی بگوید٬ بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت نیاورد٬ به گل فروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کیلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست مادرش هدیه بدهد.

شکسپیر می گوید: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می آوری، شاخه ای از آن را همین امروز به من هدیه کن!

اکستازی

اکستازی با همه بدی‌هایش یک حسن داشت، آن هم این‌که وقتی اولین

 بار وارد کشور شد، آنقدر گران بود که هر کسی  

 نمی‌توانستبخردش، اما آدامس‌های پان پراگ مواد کثیفی هستند که

 قیمت بهترین نوعشان هم به اندازه یک آب نبات چوبی نیست؛ 50 تا

 300 تومان. علاوه بر این، با توجه به این‌که قاچاقچیان آن را به‌

 عنوان خوشبوکننده دهان یا آدامس و پاستیل خوشمزه وارد مرزهای

 شرقی کشور کرده‌اند، خیلی راحت می‌شود آن را از دستفروشی‌ها و

 حتی دکه‌های روزنامه فروشی آن مناطق خرید؛ بنابراین خودتان میزان خطر آن را حدس بزنید. 

مرحله بعدی لطفا!

اگرچه پان پراگ خودش بدجوری اوضاع دهان و دندان و مغز را به

 هم می‌ریزد، اما مهمترین هراسی که از این ماده وجود دارد،

 وابستگی‌ است که این ماده به مخدرهای سنگینتر و قویتر ایجاد

 می‌کند.پان همان کاری را می‌کند که اکس یا حتی سیگار دارند انجام

 می‌دهند؛ معرفی مصرف کننده به دنیای مخدرهای قویتر اما

 میلیون‌ها بار وحشتناکتر. دلیلش هم این است که اگر اکس و سیگار

 از دوران جوانی و نوجوانی افراد را آلوده می‌کنند، پانپراگ که به

 عنوان خوشبوکننده دهان یا آدامس با طعم نعنا وارد بازار شده، حتی

 کودکان دبستانی و خردسال را هم به حفره بزرگ اعتیاد می‌کشاند و

 آنها را به سمت وابستگی و اعتیاد به مواد مخدر قویتر راهنمایی

 می‌کند. 

مخدر پاکستانی 

«پان» (
paan) یا «پان پراگ»، یکی از مواد پرمصرف رایج در

 پاکستان ـ در کنار چاآلیا (chaalia)، گوتکا (gutkha) و نیسوار

 (niswar) است. شیوع مصرف این محصولات جویدنی ـ به ویژه

 چاآلیا و گوتکا ـ در بین جوانان پاکستانی به سرعت رو به افزایش

 است. این ماده در فرهنگ و سنت مردم هند به عنوان یک ماده

 خوشبوکننده و تمیزکننده دندانها استفاده می‌شود. 

استفاده از پان، ریشه در فرهنگ هندی دارد. هندیها معمولا این ماده

 را به عنوان نشانه‌ای از مهمان‌نوازی برای مهمانان خود می‌آورند.

 علاوه بر این، به دانه درخت بتل در زبان اردو، سوپاری (supari)

 یا چاآلیا نیز گفته می‌شود که در مواردی توزیع پانپراگ با این

 اسامی نیز صورت می‌گیرد. 

چهارمین روانگردان جهان 

پان که در کشورهای اندونزی، مالزی، فیلیپین، چین، تایوان،

 کامبوج، ویتنام، لائوس، هند و پاکستان قرن‌هاست به عنوان یک

 ماده نشئگی‌آور و در عین حال خوشبوکننده دهان مصرف می‌شود،

 چهارمین ماده پرمصرف جهان پس از تنباکو، الکل و کافئین است

 که حداقل 10درصد جمعیت دنیا در کشورهای آسیای جنوب شرقی-

 به ویژه هند و پاکستان - این ماده را مصرف می‌کنند. 

        لطفا برای نجات جوانانمان از شر مواد مخدر برای هر کسی که میشناسید ارسال فرمایید. سپاسگزارم      
 
ورود مواد مخدر جدید به نام پان پراگ
 
نام این ماده «پان پراگ»است و در بسته‌بندی زیبا و با عکس‌های هنرپیشه‌های هندی و پاکستانی به صورت آدامس، پاستیل و پودرهایی با طعم نعنا و خوشبو کننده دهان وارد کشور می‌شود. قیمت این ماده مخدر الان در مشهد 50 تومان تا 300 تومان میباشد.
 
 
دلیلی که مصرف‌کنندگان «پان پراگ»ها را به سمت آن می‌کشد، احساس گرمی، سرخوشی موقت، سبکی سر، گیجی و شادی کاذب است.
این ماده بسیار بسیار سرطان زا هم هست 


 
چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.

از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت، خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد.
دید نزدیک است که بیفتد و دست ...
و پایش بشکند.
در حال مستاصل شد...
از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت:

ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم.
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را محکم گرفت.
گفت:
ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی.
نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم...

قدری پایین تر آمد.
وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت:
ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟
آنهار ا خودم نگهداری می کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می دهم.

وقتی کمی پایین تر آمد گفت:
بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.

وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت:
چه کشکی چه پشمی؟
ما از هول خودمان یک غلطی کردیم
غلط زیادی که جریمه ندارد.


منبع: کتاب کوچه؛ احمد شاملو


آیا می دانستید که گاهی به هم می رسیم و می گوییم ۱۲۰ سال زنده باشی یعنی چه و از کجا آمده؟ برای چه نمی گوییم ۱۵۰ یا ۱۰۰ سال یا …
در ایران قدیم، سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر ۴ سال یک روز اضافه کنند و آن سال را سال کبیسه بنامند (حتما خوانندگان گروه سها می دانند که تقویم فعلی که بنام تقویم جلالی نامیده می شوند حاصل زحمات خیام و سایر دانشمندان قرن پنجم هجری است) هر ۱۲۰ سال یک ماه را جشن می گرفتند و کل ایران این جشن برپا بود و برای این که بعضی ها ممکن بود یک بار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره ببینند (و بعضی ها هم این جشن را نمی دیدند) به همین دلیل دیدن این جشن را به عنوان بزرگترین آرزو برای یکدیگر خواستار بودند و هر کسی برای طرف مقابل آرزو می کرد تا آنقدر زنده باشی که این جشن باشکوه را ببینی و این به صورت یک تعارف و سنتی بی نهایت زیبا درآمد که وقتی به هم می رسیدند بگویند ۱۲۰ سال زنده باشی


یک انتشارات در آرژانتین کتاب جدید اش را با جوهر ویژه ای چاپ کرده که بعد از باز کردن آن تنها دو ماه جهت مطالعه فرصت دارید و پس از آن نوشته ها از کتاب پاک می شود. 

کتاب در یک بسته بندی قرار گرفته و جوهر این کتاب به گونه ای است که پس از قرار گرفتن در معرض هوا و نور طی دو ماه از روی صفحات کتاب پاک می شود. 

آنها می گویند کتاب ها جزو صبور ترین اشیا هستند. ما آنها را می خریم و آنها آنقدر منتظر می مانند تا سراغشان برویم و آنها را بخوانیم. کتاب ها روزها، ماه ها و حتی سال ها به انتظار می نشینند تا برای خواندن سراغشان برویم. شاید کتاب ها صبر زیادی داشته باشند، اما نویسنده ها علاقه زیادی دارند که نوشته هایشان زودتر خوانده شود. 

برای همین آنها کتاب جدیدشان که گلچینی از نوشته های برخی نویسندگان آمریکای لاتین است را با یک جوهر مخصوص منتشر کرده اند تا خریداران را مجبور کنند در طی حداکثر ۲ ماه آن را بخوانند. در کنار آن حداقل این موضوع شاید برای خیلی ها یادآوری خوبی باشد که چقدر کم مطالعه می کنیم.


هیچوقت زود قضاوت نکن


                              مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل

پولداری در شهرشان زندگی می‌کند و تا کنون حتی یک ریال هم به

 خیریه کمک نکرده

است. پس یکی از افرادشان را نزد او

فرستادند..

مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه

 شدیم که الحمدالله

از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به

 خیریه نکرده‌اید.

نمی‌خواهید در این امر خیر شرکت کنید؟

وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که

 مادرم بعد از یک

بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه

 سال، حقوق

بازنشستگی‌اش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمی‌کرد؟

مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمی‌دانستم. خیلی تسلیت

 می‌گویم.

وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در

 جنگ هر دو

پایش را از دست داده و دیگر نمی‌تواند کار کند و زن و 5 بچه دارد

 و سالهاست که

خانه نشین است و نمی‌تواند از پس مخارج زندگیش برآید؟

مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمی‌دانستم. چه گرفتاری

 بزرگی ...

وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در

 یک بیمارستان

روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین

 هزینه‌های درمانش قرار

دارد؟

مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمی‌دانستم

 اینهمه گرفتاری

دارید ...

وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکرده‌ام شما

 چطور انتظار دارید

به خیریه شما کمک کنم؟


 
 
خدا قوت مهندس


Iran Eshgh Group !


ملکه آند
 
ملکه آند معمولا در گروه‌های چندصدتایی در مناطقی محدود می‌روید
 و همین امر، باعث می‌شود که ترکیب ژنتیکی و در نتیجه تنوع ژنتیکی
 در کار نباشد.
 
در نتیجه این گیاه در مقابل بیماری‌های احتمالی،‌ تغییرات آب
 و هوایی و مانند آن بسیار آسیب‌پذیر است.
 
در واقع این گیاه در طبقه در معرض خطر جای می‌گیرد. بر
 اساس آمارهای منتشر شده،‌
 
در حال حاضر 800هزار گیاه در پرو و 3500 گیاه در بولیوی
 وجود دارد. اما این ارقام در حال کاهش هستند.
 
شاید برایتان جالب باشد بدانید این گیاه با نام‌های دیگری مانند
 زبان شیطان و نخل مار هم شناخته می‌شود